- سد یأجوج و مأجوج(سَدْدِ یَءْ جو جُ مَءْ)
سد اسکندر:
یکی را سد یأجوج است باره
یکی را روضۀ خلد است بالان.
عنصری.
سوراخ شده ست سد یأجوج
یکچند حذر کن ای برادر.
ناصرخسرو.
رجوع به سد و سد اسکندر و سد سکندر شود
یکی را سد یأجوج است باره
یکی را روضۀ خلد است بالان.
عنصری.
سوراخ شده ست سد یأجوج
یکچند حذر کن ای برادر.
ناصرخسرو.
رجوع به سد و سد اسکندر و سد سکندر شود
